کشف کشاورزى و کمک آن به ظهور تمدن

ساخت وبلاگ

کشف کشاورزى و کمک آن به ظهور تمدن:

کشف کشاورزى و به دست آوردن غذا از زمین، تغییر عظیمى در حیات بشر به وجود آورد. براى انسان خیلى آسانتر بود که بوسیله کشاورزى غذاى خود را از زمین به دست آورد تا این که تمام‏ وقت با اضطراب و نگرانى به دنبال شکار حیوانات باشد.
براى کشاورزى لازم بود که زمین را شخم بزنند، در آن بذر بکارند و بعد هم محصول آن را درو و خرمن کنند. بنابراین، لازم بود که در یک جا در روى زمین سکونت بگزینند و بمانند. دیگر انسان نمى‏توانست، مانند گذشته‏ ها و زمانى که از راه شکار زندگى مى‏کرد، دائما در حرکت و سرگردان باشد، بلکه ناچار بود در کنار مزرعه‏ هایش باقى بماند؛ و بدین ترتیب بود که دهکده‏ ها و شهرها به وجود آمد. پروفسور «ایلیف» دانشمند انگلیسى مى‏نویسد: «... احتمال مى‏رود کِشت گندم براى اولین مرتبه در تاریخ بشر در نقطه‏ اى در طول سواحل غربى فلات ایران گنج دره هرسین؟ و در جلگه‏ هاى‏ ایلام صورت گرفته و به این ترتیب براى زندگى مردمان آریایى یا غربى یعنى در حقیقت زندگى خود ما (در نتیجه براى اکثریت اهالى روى زمین) یک وسیله ارتزاق و توشه و قوت اساسى به وجود آمده است.» یادگار عصر نوسنگى‏ کشاورزى تغییرات دیگرى را هم با خود همراه آورد: خوراکى که به وسیله کشاورزى از زمین به دست می آمد، بیش از آن بود که یکباره خورده و مصرف شود؛ این مازاد محصول یا محصول اضافى در جایى جمع و انبار مى‏شد. به این ترتیب، زندگى عمومى، نسبت به زمانى که مردم فقط با شکار حیوانات زندگى مى‏کردند، بغرنج تر و دامنه ‏دارتر شد. کارهاى مختلفى به وجود آمد و مردم کارهاى گوناگونى که در مزرعه‏ ها و در جاهاى دیگر پیدا شده بود، انجام می دادند. بعضی‌ها هم کار سازمان دادن و سرپرستى کردن کارها را عهده‏ دار شدند.
سازمان‏ دهندگان و سرپرستان تدریجا قدرت بیشترى یافتند و همان‌ها بودند که بعدها به تدریج به پاتریارک‌ها و حُکمرانان و پادشاهان و اشراف مبدل گشتند. آن‌ها که قدرت و نفوذ زیادترى به دست آورده بودند، مقدار زیادى از محصولات اضافى کشاورزى را متصرف شدند و براى خودشان نگاه داشتند و به این ترتیب از دیگران ثروتمندتر شدند؛ در حالی که آن‌ها که در مزارع کار میکردند و این محصولات را تولید مى‏کردند فقط آن قدر از آن سهم مى‏بردند که بتوانند زنده بمانند ...
تولید غذا و خوراک آسان تر شد، بنیان اجتماع نیز تغییر کرد. طبقات مختلف میان مردم پیدا شد، دیگر همه‏ کس مجبور نبود که به جستجو و تهیه خوراک بپردازد و به این جهت بعضی‌ها توانستند به کارهاى دیگر هم بپردازند. صنایع دستى و پیشه‏ هاى مختلف رشد یافت و مشاغل جدیدى پیدا شد اما قدرت همچنان در دست طبقه سازمان‏دهندگان باقى ماند. «رالف لینتون» در کتاب سیر تمدن مى‏گوید:
نخستین مُحققان تاریخ تمدن تصور مى‏کردند که اهلى کردن جانوران پیش از پیدایش کشاورزى معمول بوده است اما بر من تقریبا مُسلم است که به غیر از بعضى موارد استثنایى، همواره کشاورزى قبل از اهلى ساختن جانوران رواج یافته؛ زیرا غیر ممکن است قبایلى که دائما در جستجوى غذاى خود سرگردانند بتوانند جانورانى را رام خود سازند و همه‏ جا آن‌ها را با خود ببرند. به تحقیق اقوام بشر پس از آن که شروع به برداشتن محصولات کشاورزى نمودند و در منازل دائمى اقامت گزیدند، توانستند اکثر جانوران اهلى را که ما امروز به گرد خود داریم، رام و همدم خویش سازند. برجسته‏ ترین مورد استثنایى از این قانون کلى، سگ است. مشارکت سگ در زندگى انسان از اوایل عصر نوسنگى شروع شد و ممکن است نتیجه یک نوع همزیستى متقابل و یا انگل شدن سگ بر انسان و انسان بر سگ بوده باشد. سگ با شامه حساس و گوش شنوایش میتوانست انسان شکارچى را به وجود طعمه یا نزدیک شدن دشمن آگاه سازد و انسان هم با انداختن استخوان و باقیمانده‏ هاى غذایش پاداش او را مى‏داد. قابلیت اهلى شدن در جانوران مختلف متفاوت است، در درجه اول آن هایى قابل اهلى شدن هستند که قدرت مقاومت بدنى زیاد داشته باشند تا بتوانند در مقابل سوءرفتار و بى‏ مواظبتى صاحبان و مضیقه‏ هاى احتمالى محیط مصنوعى خود دوام بیاورند و در عین حال آن قدر خاصیت خوگرفتن و مأنوس شدن به افراد آدمى و محل زندگیشان داشته باشند که حتى اگر آزاد و بى‏ قید و بند هم بمانند جایگاه خود را ترک نکنند. و باید دانست که فقط معدودى از انواع جانوران، قابلیت چنین سازشى را دارا هستند. نکته شایان توجه آن که مهم ترین ملاک و شرط اهلى شدن جانوران این است که در حال اسارت و زندگى خانگى نیز قادر به تولید مثل باشند. بسیارى از جانوران وقتى اهلى مى شوند و مورد استفاده آدمیان قرار مى‏گیرند، از تولید مثل میافتند. مثلا با وجود آن که اکنون متجاوز از پنج هزار سال است که از اهلى شدن فیل مى‏ گذرد، با این وجود تا این اواخر به هیچ نحو تخمکشى از فیلان اهلى میسر نمی ى‏شد ... حتى به نظر مى رسد که بیشتر جانوران اهلى کنونى نیز در همین منطقه جنوب غربى آسیا رام شده و تحت اختیار انسان درآمده‏ اند. همچنین نژادهاى گوناگونى از گاوان و گوسفندان و بُزان و خران در این ناحیه از انواع وحشى بومى جدا شده به دست بشر پرورش و تربیت یافتند ... این قبایل قدیمى آسیاى جنوب غربى نخستین مُبتکرانى بودند که طریقه شیر دوشیدن را نیز کشف کردند و این امر یکى از پیشرفت‌های اقتصادى است که در تاریخ بشر به وقوع پیوسته ... شاید اولین جانورى که شیرش مورد استفاده بشر قرار گرفته، بُز بوده است، زیرا وزن و جثه‏ اش چنان بوده که انسان نخستین مى‏توانست حریفش شود و آن را در پنجه اختیار خود درآورد. این مطلب همچنین از روى اولین تصاویرى که از طرز شیر دوشیدن به دست ما رسیده به ثبوت مى‏رسد. این تصاویر نشان مى‏دهد که افراد انسانى مستقیما در عقب چهارپایان قرار گرفته‏ اند تا از زیر دمشان شیر آن‌ها را بدوشند. و به یقین مى‏توان گفت که اگر بنا بود انسان اولین تجربیات خود را با شیر گرفتن جانورى به درشتى و پُر زورى گاو شروع کند آنقدر دچار زحمت می ىشد که از همان ابتداء امر از این فکر منصرف مى‏گردید
(بر گرفته از کتاب گنجینه کامل تاریخ ایران از ماقبل تاریخ تا انقراض ساسانیان نوشته احسان فتاحی هرسینی)

هرسین در گستره تاریخ...
ما را در سایت هرسین در گستره تاریخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3ehsanharsini3 بازدید : 312 تاريخ : دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت: 5:15