خصوصیات عصر بربریت یا دوره نئولیتیک:
پس از آن که زنان در جریان بهره بردارى از گیاهان خوراکى، که به قول «گوردون چایلد» اجداد جو و گندم ما بودند، به فن زراعت و کاشتن این غلات آشنا شدند، مقدمات یک انقلاب اقتصادى و اجتماعى فراهم گردید و افزایش محصول سبب شد که جمعیت رو به فزونى گذارد.
در نواحى آسیاى غربى که گندم و جو مىرویید، گوسفند و گاو و بُز و خوک وحشى نیز وجود داشت و حیواناتى که به دام شکارچیان مىافتادند با سبوس و ساقه غلات سد جوع مىکردند.
کشاورزان آن دوران ابتدا زمین را به وسیله چوبى نرم مىساختند، و بعدها به تدریج این چوب جاى خود را به شاخ گَوزن و از آن پس به کجبیل سنگى داد. سپس دانه به زمین مىپاشیدند و چون مدت مقرر مىگذشت به مدد داسى که از چخماق دندانهدار ساخته و در دسته چوبى تعبیه کرده بودند محصول را درو مىکردند. انبار گندم آنها گودال هایى بوده که در زمین حفر مىکردند. کمکم آموختند که این گندم را در هاون سنگى بکوبند و آرد به دست آورند و با آن خمیر تهیه کنند. بعدها این خمیر را روى سنگ داغى قرار مىدادند و چیزى مانند نان به دست مىآوردند. به این ترتیب، به تدریج بعد از فن زراعت، فن نانوایى نیز اختراع شد. طبق اکتشافات نباتشناس شوروى «ن. اى. واویلوف» اولین بار زراعت گندم در حدود 5 تا 7 هزار سال قبل از میلاد مسیح در شمال ترکیه و در جنوب غربى قفقاز آغاز شد و سپس از طرفى در مصر و از سوى دیگر در بین النهرین معمول گردید و به وسیله مردم این دو سرزمین در آسیا و اروپا رایج گردید. مدتها بعد در ایران(گنج دره هرسین) و یا در افغانستان به وسیله پیوند گندم وحشى مزبور با بعضى انواع دیگر، گندم نرم به وجود آمد و این همان است که تا امروز زراعت و مصرف مىکنیم. «اقتصاد دوران نئولیتیک (عصر بربریت) ایجاب مىکرد که محصول فراوانى فراهم آید تا ذخیره کافى براى به دست آمدن محصول جدید در اختیار باشد و به همین منظور بوده که انبارها در تمام دهکدههاى بربرها، حتى در قدیمی ترین آنها اهمیتى بسزا داشت.
براى جدا کردن دانههاى گندم و جو از پوست، خرمنکوبى و بوجارى و براى تبدیل دانهها به آرد، آسیا کردن معمول بود. غلات را گاهى در هاون مىکوبیدند ولى بیشتر اوقات براى تهیه آرد، غلات را روى سنگى به شکل نعلبکى ریخته به کمک سنگ دیگرى آن را آرد مىکردند. تهیه نانهای شیرینى یا آش و آبگوشت اشکالى نداشت ولى عمل آوردن نان، گذشته از تنور مخصوص، مستلزم اطلاعاتى در بیوشیمى بود تا بتوان خمیر مایه لازم را نیز تهیه کرد. این اطلاعات مقدماتى در بیوشیمى، راه بهشت تازهاى یعنى مشروبات تخمیر شده را بر مردم گشود. در آغاز دوره تاریخى مصریها و اهالى بین النهرین، طرز تهیه آبجو را مىدانستند و سومریها براى جلب مُحبت خدایان مقدارى از این مشروب به آنها تقدیم مىکردند. این مشروبات در سه هزار سال پیش از میلاد مسیح در عداد ضروریات زندگى اغلب مجامع اروپایى و آسیایى بوده ... از روى مدارک مربوط به علم آثار مادى بشر (اتنوگرافى) مىتوان حدس زد که این اختراعات کار زنان بود. آنها با ساختن سفال، به علم شیمى، هنگام رشتن و نختابى به فیزیک و از راه نساجى به مکانیک آشنا شدند و کِشت کتان و پنبه، راه گیاهشناسى را به روى آنها گشود. در دوره بربریت، مردان هم نقش مؤثرى انجام دادند. نقش عمده مردان در این راه پرورش حیوانات بود و این مطلب را با توجه به زندگى مجامع ابتدایى معاصر نیز مىتوان دریافت.» در روستاهاى پراکنده این دوران تمدنهای بی شمارى به وجود آمد که وجه امتیاز آنها «کِشت گیاه ها، پرورش حیوانات، ایجاد موازنه میان کشاورزى و گلهدارى، انتخاب محلهای گوناگون براى ایجاد روستا، به کار بردن نقشهها و روشهای متفاوت براى خانهسازى و زینت ظروف و بالاخره اختلاف بارزى در مراسم مذهبى و طلسمها و ایدئولوژى مىباشد.» ( برگرفته از کتاب گنجینه کامل تاریخ ایران از ماقبل تاریخ تا انقراض ساسانیان نوشته احسان فتاحی هرسینی)
برچسب : نویسنده : 3ehsanharsini3 بازدید : 256